پياده روها من را به جايي نرساندند
سالهاست
من هنوز همان نقطه ايستاده ام
و دوري تو تا امروز
به جهاني ديگر رسيده است
دوري
و دوريت
پيراهني است كه هر روز مي پوشم
و دور مي شوم!
پ.ن:
- آدمي عجيب است. عجيب و غير قابل پيش بيني !
پياده روها من را به جايي نرساندند
سالهاست
من هنوز همان نقطه ايستاده ام
و دوري تو تا امروز
به جهاني ديگر رسيده است
دوري
و دوريت
پيراهني است كه هر روز مي پوشم
و دور مي شوم!
پ.ن:
- آدمي عجيب است. عجيب و غير قابل پيش بيني !
نمی توانم بگویم بی تو در دنیا چقدر تنهایم. تنهایی از آن مدلهایی که کسی دور و برم نباشد نه، از آن تنهایی های غروب های جمعه و روزهای دلگیر پاییز هم نه. بی تو دنیا هنوز هم زیباست، آدم های خوب زیادی کنارم نفس می کشند و هوای دست هایم را دارند، بی تو هنوز هم شمعدانی ها را دوست دارم و صبح ها به یادت چای تازه دم درست می کنم. تنهاییم نداشتن تو توی همه لحظه هایی ست که باید باشی. تنهاییم اندوهی ست که ته تمام خوشحالی هایم از نبودن تو روی قلبم می نشیند.
پ.ن:
-من جسورتر از تو بودم. تمام سنگفرش های ولی عصر این حرف را شهادت می دهد.
- دوری و نزدیکی. دوری و من نفسهایت را روی گردنم حس می کنم.
روياها سهم ما از اين دنياست. سهمي كه هيچ كس درش سهيم نيست. مال خودمان است. كسي نمي بيندشان، لمسشان نمي كند، نمي شنود، حس نمي كند. چيزي كه توي سر من مي چرخد را هيچ كسي نمي تواند درك كند. رويا جايي است كه ما را از همه دنيا جدا مي كند. جايي دور و دير كه دست هيچ كس به آن نمي رسد. من با روياهايم زنده ام.
پ.ن:
- من با تو زنده ام!
هی پروانه کوچک